شاید کمتر اصطلاحی را بتوان در حوزهی مدیریت و روانشناسی یافت که به اندازهی هوش هیجانی، همزمان از یک سو مفاهیم ارزشمند و عمیق را در خود جای داده و از سوی دیگر، به صورت گسترده در قالب حرفها و توصیهها و ادعاهای غیر علمی، رواج یافته و تکثیر شده باشد.
هوش هیجانی، دانش یا مهارت؟
این نکته را باید همواره به خاطر داشته باشیم که هوش هیجانی هنوز تا تبدیل شدن به یک دانش با چارچوب مشخص و مفهوم پردازی شفاف، فاصلهی بسیاری دارد.
به عبارت دیگر، آنچه تحت عنوان هوش عاطفی یا هوش هیجانی میخوانیم و میآموزیم و میآموزانیم، عموماً گردآوری شده از حوزههای مختلف روانشناسی و رفتارشناسی است.
از سوی دیگر، این را هم به خوبی میدانیم که افزایش هوش هیجانی عملی است و تلاش و تمرین برای بهبود هوش هیجانی، کاملاً قابل اجراست.
با مجموع این توضیحات، میتوانیم هوش هیجانی را در ذهن خود، مهارتی تصور کنیم که بر پایهی دستاورد رشتههای مختلف علمی، و تلاش محققان میانرشتهای، توسعه یافته است.
EI یا EQ، کدام درست است؟
اصطلاح EI مخفف Emotional Intelligence است و از نخستین روزهایی که مفهوم هوش هیجانی مطرح شد، استفاده از آن رواج یافت.
اصطلاح EQ به تقلید از ضریب هوشی یا IQ (مخفف Intelligence Quotient) ساخته شده است.
وقتی EI را به کار میبریم، منظورمان هوش هیجانی به شکل کیفی است (مثلاً به صورت کاملاً کیفی، از اصطلاح هوش هیجانی بالا و هوش هیجانی پایین، یا اهمیت هوش هیجانی حرف میزنیم؛ بدون اینکه منظورمان واقعاً مقدار عددی هوش هیجانی باشد).
اما اگر از EQ استفاده میکنیم، قاعدتاً منظورمان این است که هوش هیجانی را به شکل یک شاخص عددی مد نظر داریم.
هوش عاطفی یا هوش هیجانی را میتوان زیر مجموعهای از روانشناسی مثبت گرا دانست که دانشمندان بسیاری برای توسعهی آن زحمت کشیدهاند.
تعریف هوش اجتماعی
هوش اجتماعی یا Social Intelligence را می توان به صورت زیر تعریف کرد:
«هوش اجتماعی یعنی توانایی درک و مدیریت کردن مردان، زنان، دختران و پسران، برای رفتار خردمندانه در روابط انسانی.»
از دیدی دیگر:
«هوش اجتماعی به این معناست که بتوانیم انگیزه رفتارهای خود و دیگران را به خوبی درک کرده و از این اطلاعات در تعاملات اجتماعی استفاده کنیم.»
همانطور که میبینید این تعریفها، به آن چیزی که امروز به عنوان هوش هیجانی یا هوش عاطفیمیشناسیم بسیار نزدیک هستند.
نخستین تعریف رسمی هوش هیجانی به همراه مفهوم پردازی و مدلسازی قابل اتکا:
توانایی نظارت و پایش احساسات و هیجانات خود و دیگران، تفکیک و تشخیص آنها، و استفاده از این اطلاعات به عنوان راهنمای تفکر و رفتار.
جدیدترین تعریف هوش هیجانی:
مهارتهای هوش هیجانی شامل این پنج مورد هستند:
- خودآگاهی یا آگاهی از خویشتن (Self-awareness): اینکه نقاط قوت، ضعف، انگیزهها، ارزشها و تأثیری را که روی دیگران داریم بشناسیم.
- خودتنظیمی (Self-regulation): اینکه تکانهها و انگیزههای لحظهای و خُلق خود را در وضعیت مختلکننده و مزاحم، کنترل کرده یا جهت آنها را تغییر دهیم.
- انگیزش (Motivation): [رسیدن به اهداف و] موفقیت به صِرفِ موفقیت به ما انگیزه بدهد.
- همدلی (Empathy): وضعیت احساسی دیگران را درک کنیم.
- مهارت اجتماعی (Social Skill): با دیگران، رابطهی صمیمی ایجاد کنیم تا بتوانیم آنها را به سمتی که میل داریم سوق دهیم.
و در نهایت
تعریف ساده هوش هیجانی در دو جمله
استفاده از اصطلاح هوش هیجانی، تأکیدی بر شکلی از هوش است که هیجانها را پردازش میکند و از آن بهره میبرد.
از این دیدگاه، بخشی از هوش هیجانی از جنس ظرفیت (Capacity)، بخشی از جنس توانایی (Ability) و بخشی دیگر از جنس مهارت (Skill) است.